چندوقته که برات اهمیت نداره گریه های من خلوت شبات دیگه شده غریبه با صدای من زندگی تو از آرزو و حال و روز من جداس حالا که تو شدی یه آدم غریب و سرد و بی حواس من از این شهر میرم شهری که ستاره هاش خاموشه معشوق عاشقش رو میفروشه به هیچ و پوچ زندگی من از این شهر میرم...شهری که به ظاهر آشنا زیاده اما تو نمیدونی درداتو تو تنهایی به کی بگی خسته از عروسکها. تو لباس آدم, ...ادامه مطلب
سلام دوستان این تاپیک مخصوص نوشته های آقای اسدی است که از خودشون اجازه گرفتم امیدوارم خوشتون بیاد, ...ادامه مطلب