نود هشتیا

متن مرتبط با «مترسک» در سایت نود هشتیا نوشته شده است

قصه کودکانه: مترسک ترسو

  • قصه کودکانه مترسک ترسو وسط یک مزرعه دور افتاده یک مترسک تو زمین کاشته شده بود. مترسک قصه ما با بقیه مترسکها یکفرقی داشت. اون ترسو بود و از پرنده ها میترسید. یک روز صبح وقتی مترسک از خواب بیدار شد دو تا کلاغ را دید که یکی از آنها روی سرش و یکی ديگر هم روی دستش نشسته بودند.مترسک که حسابی ترسیده بود خیلی سعی کرد آنها را از خودش دور کند، اما نتوانست. کلا غها مدام با نوکشان تو سر مترسک می زدند. سرش به شدت درد گرفته بود.... قصه کودکانه: مترسک ترسو, ...ادامه مطلب

  • مترسک

  • کجایی ؟ ؟ ؟ کجایی ببینی مترسک مثل همیشه روبراه است . . . رو به آن راهی که تو رفته ای . . . کجایی ببینی تنهایی مترسک را درمیان تن ها . . . کجایی ببینی مترسک تنهایی ، تنهایی را تحمل میکند . . . کجایی ببینی انتظار مترسک را که بیهوده میگذرد اما پایانی ندارد . . . کجایی ببینی دل مترسک در میان پوشال های سرد سکوت ، فریاد آتش سر میدهد . . . کجایی ببینی مترسک در این مزرعه خشک از قطره های یادت خیس است,مترسک ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها