نود هشتیا

متن مرتبط با «معمولی» در سایت نود هشتیا نوشته شده است

ما معمولیا ، همیشه در حاشیه ایم. نه کسی احوالمون رو میپرسه ، نه ناراحتیمون دیگران رو

  • ما معمولیا, ، همیشه, در حاشیه, ایم. نه کسی احوالمون, رو میپرسه, ، نه ناراحتیمون, دیگران, رو غمگین میکنه. نبودمون توی چشم نیست. دلخوری هایمون رو هیچ کس نمیفهمه. همیشه این ماییم که احوال دیگران رو میپرسیم ‌... ماییم که شروع میکنیم به باز کردن سر صحبت ... ما اگه ناراحت بشیم گوش تا گوش خبردار نمیشن. هیچکس نمیدونه چه مرگمونه حتی خودمون !! یاد گرفتیم که بشنویم و شنیده نشیم ، ببینیم و نادیده گرفته شیم.  ما معمولیم ! خیلی معمولی ... هیچکس ما معمولیا رو دوست نداره ...:) , ...ادامه مطلب

  • دانلود رمان غیر معمولی

  • دانلود رمان غیر معمولی دانلود رمان غیر معمولی دوستان برای تایپ رمان‌های خود و حمایت از نویسنده های مورد علاقه‌ی خود در این جا ثبت نام کنید نام رمان : غیر معمولی نویسنده : star_69 تعداد صفحات پی دی اف :۳۰۰ تعداد صفحات جاوا :۱۵۰۵ قسمتی از رمان : پشت در وایساده بودم و صداشونو می شنیدم… -دیگه درست نیست با هم توی یه خونه باشن به هر حال نامحرمن دیگه! چند ثانیه سکوت شد و بعد مامان گفت: -حرف شما درسته حاج آقا ولی خوب چیکار کنیم؟ نمیشه که پسرمونو از خونه بیرون کنیم که! درست هم نیست به مریم حرفی بزنیم. بغض کردم… چقدر فرق بود بین پسرمون گفتن و مریم گفتنشون… ناشکر نبودم، به هر حال این خانواده به من لطف کرده بودن که از پرورشگاه بیرونم اورده بودن… اما بعضی وقتا که حرف می شد خیلی زیاد دلم می گرفت… دلم می گرفت از فرقی که ناخواسته بین من و احسان میذاشتن. دست خودشون نبود، می دیدم همه ی تلاششون رو می کنن تا بین ما فرق نذارن اما خوب… بعضی وقتا یه چیزایی دست خود آدم نیست دیگه… -مریم که اصلا فکرشو نکن خانم! تا الان هم اگر حرفی نبوده به خاطر سرباز بودن احسان بود. از این به بعدشو باید یه فکری بکنیم. بحث من و تو نیست که حتی اگه بحث حرف مردم هم بود می زدم تو دهنشون… ولی بحث ایمانشونه. دختر و پسر نامحرم مثل پنبه و آتیشن… قسمت دانلود منبع : سایت نودهشتیا این پست 5 روز پیش توسط PARISA ارسال شده, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها