نام رمان : در جگر خاریست
نویسنده : نسیم شبانگاه
از زبان نویسنده رمان :
قصه نفس من قصه یه مامان کوچولوئه، کوچولو به معنای واقعی….مامانی که تو سنی مجبور شد مامان بشه که منو شما تو اون سن هنوز داشتیم واسه مامانامون ناز میکردیمو اونا میخردن …..اون موقعی که مامانای مامواظب آب و دون ما بودن که ضعیف نشیم ،لاغر نشیم،توآینده که قراره مادر بشیم مشکل نداشته باشیم اون باید مواظب بچش نه…بچه هاش میبود…
مرسی نفس
که بودی
الهام دادی
انرژی دادی
میخوام قصتو اونجوری که دوست دارم تموم کنم
باشه که قصه زندگیت اونجوری که دوست داری پیش بره، و اونجوری میخوای تموم شه…..
نه! قصه تو هیچ وقت تموم نمیشه………………………….
تا ابد ادامه داره…تا ابد «در این گنبد دوار میماند»…
باشه که قصه تموم دخترای سرزمین من اونجوری که دوست دارن ادامه پیدا کنه
دخترای محکم سرزمین محکم و کهنم…پایان خوش…عالیه …قشنگه
بدونید: نفس میگه، گاهی هم شاید راوی بیاد تو میدون،ورود وخروج راوی رو با سه تا ستاره اعلام میکنم، اتفاق بدی که میگم مال گذشتس
ولی یه جایی بهش میرسیم و در آخر امیدوارم نقصامو ببخشید مرسی که باهامید
قسمت دانلود
منبع تایپ:رمان در جگر خاریست | نسیم شبانگاه کاربر انجمن نودهشتیا
این پست 39 دقیقه پیش توسط PARISA ارسال شده:
دیدگاه کاربران