داستان کوتاه/ من بهت گفتم که دوستت دارم "خیلی قشنگه از دستش ندین"
داستان,کوتاه,دوستت,قشنگهوقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی... وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دا
داستان کوتاه/ من بهت گفتم که دوستت دارم "خیلی قشنگه از دستش ندین" وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی... وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی ! وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم صبحانه مو آماده کردی و برام آوردی، پیشونیم رو بوسیدی گفتی بهتره عجله کنی ، داره دیرت می شه... وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری بعد از کارت زود بیا خونه!...