شور دیدار تو..... شور دیدار تو اگر شعله به دلها بكشد
رود را از جگر كوه به دریا بكشد
گیسوان تو شبیه است به شب اما نه!
شب كه اینقدر نباید به درازا بكشد
خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بكشد
عقل، یكدل شده با عشق، فقط می ترسم
هم به حاشا بكشد هم به تماشا بكشد
زخمی كینه ی من! این تو و این سینهی من
من خودم خواستهام كار به اینجا بکشد
یكی از ما دو نفر كشته به دست دگریاست
وای اگر كار من و عشق به فردا بكشد
حال با پای خودت سر به بیابان بگذار
پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد