دوستان برای تایپ رمانهای خود و حمایت از نویسنده های مورد علاقهی خود در این جا ثبت نام کنید
نام رمان : حواست نیست
نویسنده : نرگس.ع
تعداد صفحات پی دی اف :۲۸۴
تعداد صفحات جاوا :۱۰۱۴
مقدمه:
سر دو راهی عشق و نفرت.. در جستجوی چشمانی عاشق و بارانی درمانده تر از گذشته.. تنها گذر نامه ی جاده ای به اسم انتقام را در دستانم گذاردند.. بر خلاف مسیر عاشقی ظاهرش زیبا بود .. خوش میدرخشید در آن قیامت سرای انتقام جویان..
هر چه جلوتر میرفتم اشک و آه را پشت چشمان به خون نشسته از انتقامم پنهان میکردم..
قلبم ندای”بی پروایش را با نفرت میخواند”..
و عقلم”فریاد حواست نیست هایش..را برایم نوار میکرد..
گذشت, تا زمانی که تنها فریاد عقلم را می شنیدم..
درست مقابل پرتگاه خونین و سرخی همچو برزخ
در حالی که صدای رعب انگیز لاشخورهایی که بالای تپه به انتظار سقوطم
بودند بدنم را به لرزه می انداخت,..
و تنها همین را میگفت:
“در فکر انتقام بودی ولی حواست نبود سر دور برگردان داشت صدایت میکرد