دوستان برای تایپ رمانهای خود و حمایت از نویسنده های مورد علاقهی خود در این جا ثبت نام کنید
نام رمان : آقای جلف من
نام نویسنده : محدثه فارسی کاربر انجمن یک رمان
ژانر : عاشقانه، طنز
خلاصه :
یه خانوم خجالتی و چادری یه آقای جلــــــــف وشیطون از شانس بد این خانوم همسایه از آب درمیان اذیتای این آقا برای حرص دادن این خانوم دیدنیه و خنده دار
بریم ببینیم این خانوم می تونه این آقـــــای جلـــــــــــف و آدم کنه یا نه ؟
حرفی از نویسنده: سلام بر بچزگل…واقعیتش تواین داستان اسم خودم و گذاشتم..ویژگی اخلاقی شخصیت داستان ویژگی های خودمه ولی شخصیتش خودم نیستم..امیدوارم خوشتون بیاد..توکرم
بسم ا…
دلــــــــــــــــم میـــــــــــــخواهــــدتــــــــ…!
امــــــا چــــــــه بــــــــــایـــــــــــد کـــــــــــــرد؟
*یـــــــــــک دختــــــــــر*…
هیچـــــــــــگاه نمیــــــــــــگویــــــــــد
چشــــــــــمانم شمــــــــا را در نظــــــــر دارد!
****************
قسمتی از متن :
من_مـــــــــــــــــــــامــــــــــــــــان؟
مامان_ای یامان..درد بی درمون
زود دوییدم توآشپزخونه و گفتم:اه مامان چرا زودبیدارم نکردی؟
چپ چپ نگام کرد وگفت:
مامان_بیا صبحونتو کوفت کن تانزدم تودهنت دندونات بریزه!
باچشای گشاد زل زدم بهش..خبرم امروز روز اول دانشگاهمه و دیر بیدار شدم..تند تند صبحونم و خوردم
پریدم جلو در…کفشای اسپرتم و پوشیدم و چادرم و کشیدم روسرم…
این پست 12 ساعت پیش توسط PARISA ارسال شده:
دیدگاه کاربران