سهمگین و سخت

سهمگین وسختاون روز هم مثل روز های قبل نشسته بودم و به نوشتن متن بوسیله لپتاپ میپرداختم مادر و پدرم درحال انجام کار های روزمره خود بودند و خواهرم نیز

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما