داستان ضرب المثل(بشنو و باور نکن)

بشنو و باور نكن در زمان*هاي* دور، مرد خسيسي زندگي مي كرد. او تعدادي شيشه براي پنجره هاي خانه اش سفارش داده بود . شيشه بر ، شيشه ها را درون صندوقي گذا

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما