خدا همیشه حواسش به بنده هاش هست

سارا با مادرش خداحافظی کرد و با خواهر کوچیکش راهی مدرسه شد مادرش بهش مقداری پول داد تا تو راه برگشت از مدرسه برای خونه خرید کنه ، سارا می دونست که چی

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما