(پ) مثل باور ، تو تنها باوردنیوی م بودی پدر: قسمت دوم

(پ) مثل باور ، تو تنها باوردنیوی م بودی پدر: قسمت دومآبرومندی باشه ، قول میدهم دخترمون رو فرستادیم خونه بخت منم خیاطی را کلا تعطیل میکنم ، بابام وسط

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما