مردها بههیچوجه پیچیده نیستند، این درستترین حرفی است که در عمر خود میشنوید. اول این را در مغزتان فرو کنید تا بقیه چیزهایی که در این کتاب میآموزید در جای خود قرار بگیرند. وقتی این موضوع کاملاً برایتان جا افتاد باید سه حقیقت مهم را بفهمید: مردها با عنوانی که دارند، آنچه انجام میدهند و میزان درآمدشان روحیه میگیرند. برای یک مرد، صرفنظر از اینکه مدیرعامل یک شرکت بزرگ باشد یا یک کلاهبردار یا هر دو، مهم این است که تمام کارهایی که انجام میدهد از فیلتر لقب او (اینکه چه کسی است)، اینکه چگونه این لقب را کسب کرده است (کاری که انجام میدهد) و پاداشی که بابت انجام کارش میگیرد (میزان درآمدش) عبور میکند. این سه چیز پایه دی اِن اِی مردانگی است، سه فضیلتی که هر مردی باید به آن برسد تا احساس کند که بهعنوان یک مرد، خوشبخت است. هر مردی که با شما ملاقات میکند قبل از دستیابی به این سه مورد، چه به ازدواج با شما علاقهمند باشد یا با شما ازدواج کرده باشد، مشغولتر از آن است که به شما فکر کند.
چند لحظه به این موضوع فکر کنید: از لحظهای که پسری متولد میشود اولین کاری که اطرافیان او انجام میدهند این است که به او بگویند چه کاری باید انجام دهد تا به یک مرد واقعی تبدیل شود. او میآموزد که خشن باشد، کُشتی بگیرد، کوهنوردی کند، بدون گریه از جای خودش بلند شود و اجازه ندهد که کسی چیزی را به او تحمیل کند. او یاد میگیرد که سخت کار کند، کارهای بیرون از منزل را انجام دهد، بارها را از صندوق عقب ماشین خالی کند، آشغال را از خانه بیرون ببرد، برف پارو کند، چمنها را بزند و وقتی به اندازه کافی بزرگ شد، شغلی برای خود پیدا کند. میآموزد که حمایتکننده باشد، مواظب مادر و خواهران کوچکترش باشد و حواسش جمع خانه و اموال خانواده باشد. بهویژه اینکه بهشدت تشویق میشود که نام خانواده را سربلند کند تا وقتی در هر جمعی گام گذاشت همه بدانند که او کیست، چه کاره است و چقدر درآمد دارد. او همه اینها را میآموزد تا برای یک چیز آماده شود: مردانگی.