دانلود رمان ایستاده مردن ویژه نگاه دانلود
دانلود رمان ایستاده مردن ویژه نگاه دانلود
پسرک قصهی ما، توی زندگیش درگیر مشکلات فراوونی شده. مشکلاتی که مواجه باهاشون، برای هیچکس آسون نیست!
فکر میکرد که همهی آدما، عاشقی سرشون نمیشه؛ تا اینکه یه نفر وارد زندگیش شد و نشون داد که اشتباه نمیکرده. فهمید که عشق تا منفعت هست، حسی زودگذره؛ مگه اینکه منفعت یه نفر، رسیدن به عشق باشه. پسرک، کسی رو داره که همیشه راه رو بهش نشون میده؛ اما راهنمای راهش، میتونه قفل بزرگترین کابوسش رو براش باز کنه؟
پیشنهاد:دانلود رمان او مرا کشت ویژه نگاه دانلود
قسمتی از داستان :
سرش به کارهایش گرم بود. تنها صدایی که به گوشش میرسید، صدای خوشایند تیکتاک ساعت و گذر زمان بود.
دوست داشت که سریعتر کارهایش را به پایان برسانده تا نفس تازهای بکشد. رئیس او، آقای سزاوار، فردی کاربلد بود.
میثاق چندسالی بود که نزد او کار میکرد. مهندس سزاوار مثل هر انسان دیگری، برای خود و زندگیاش قوانینی داشت. قوانینی عجیبغریب؛ قوانینی که برای میثاق هم جالب بود و با او نیز همعقیده بود. مهندس همیشه با عقایدش موفق بود؛ راه و روش خود را داشت و این باعث میشد در برابر هیچ قدرتی کم نیاورد. سزاوار مردی آرام بود؛ به قول بعضیها با پنبه سر میبرید و آرام آرام حریفهای خود را به خاک مینشاند.
مهندس سیسال بیشتر نداشت. مردی درشتاندام و شیکپوش بود. در سطر قوانینش، قانونی داشت که به آن بسیار معتقد بود و آن قانون این بود: «عشق معنی ندارد!»
پیشنهاد:دانلود رمان شاهزادگان ویژه نگاه دانلود
روزی که مثل همیشه با میثاق همصحبت شده بود، لیوان قهوهاش را برداشت و روی صندلیاش نشست. آرام جرعهای نوشید و به گوشهای خیره شد. سپس آرام گفت:
– مردی که دست و پاش برای یه زن شل بشه که دیگه مرد نیست!
کمی بعد چشمانش را از گوشهی دیوار کند. مستقیم به میثاق زل زد و زمزمه کرد:
– هیچوقت عاشق نشو. عشق یعنی نرسیدن به اهداف؛ یعنی گیجی؛ یعنی دیوونگی! هیچکس دیوونهها رو دوست نداره.