نویسنده : نگاه ۴ دیدگاه بازدید : 8,657 تاریخ : ۱۰ آبان ۱۳۹۷
دانلود رمان نوازش | دل آرا ویژه نگاه دانلود
خلاصه:
رمان راجعبه یه دختره… یه دختر که گذشتهش با دخترای دیگه خیلی فرق داره… زندگی دلآرا رو مردی
به اسم شروین به آتیش میکشونه… آتیشی که برای سالها ردش روی زندگی دلآرا میمونه… اما
قراره با اومدن شهراد همه چی تغیر کنه… قراره دلآرا بفهمه که تو همهی زندگیش داشته تقاص پس
میداده… تقاص کارهای پدرش رو…
ممنون از نیلوفر عزیز بابت جلد رمان
نکته: سعی نکنین با خوندن اول رمان، آخرش رو حدس بزنین؛ چون قراره اینجا متفاوت بنویسم.
کاش معلمی بود و انشائی میخواست. «روزگار خود را چگونه میگذرانید؟» تا چند خطی برایش
درد و دل کنم.
حالم اصلاً روبهراه نیست. بغض دارم، بغضی خفهکننده. کسی میداند راه بالا آوردن بغض را آیا؟
خیلی سخت است همه تو را قوی بدانند و بنامند.
برای دیگران کوه باشی اما تو، تو دلت ذره ذره بشکنی و سرشار از حسرت باشی و نتوانی فریاد بزنی:
– بابا بهخدا من هم آدمم ، دل دارم ، آرزو دارم، مگر میشود فراموش کرد گذشته را؟ یا چشم پوشید
از آرزوها؟ دلم برای خودم تنگ شده. کاش میشد ریموو کنم تلخکامیهایم را، غصههایت که ریخت.
تو هم همهرا فراموش کن.
دلت را بتکان، اشتباههایت تالاپی میافتند روی زمین. بگذار همانجا بماند. فقط از میان اشتباههایت،
یک تجربه را بیرون بکش. قاب کن و بزن به دیوار دلت. دلت را محکمتر اگر بتکانی، تمام کینههایت هم میریزد.
محکمتر از قبل بتکان. تا این بار هم آن عشقهای گربهای هم بیفتد! حالا آرامتر و آرامتر بتکان تا خاطرههایت نیفتد.
تلخ یا شیرین چه تفاوت میکند؟ خاطره خاطره است. باید باشد، باید بماند. کاش میدانستی که
بیطاقتیام هم از همین است.
زمانی که حرفی تلخ را بر زبان جاری میسازم و میخندم و تو دلگیر میشویی. چهقدر میان این
افکار سردرگمم. لـــــذت بودنت، ترس نبودنت، چشمهای بیقراری که لحظههارا میشمارد، صبوری
بیانتهای قلبکم طاقتم، هیچکدام را نمیدانی و تنها حرفی تلخ را میشنوی که میان خندههای
تلخترم بر زبان جاری میشوند!
دانلود رمان نوازش | دل آرا ویژه نگاه دانلود
(3.4)میانگین امتیاز از(78)رأی(68.72%)