خلاصه :
دانلود, مجموعه, داستان, کوتاه, آسفالت, های خاکی, _ آسفالت, های خاکی, یک مجموعه, داستان, کوتاه, با مضمون انتقادی_ اجتماعی هست که شامل ده_دوازده داستان کوتاه میباشد.این مجموعه حول مسائل اجتماعی جامعه میچرخد و به صورت خوانا آن ها را بازگو میکند. با کمی چاشنی سیاست از زندگی دست فروش های مترو میگوید تا دستان سیاه پسرک دست سیاه که هر چقدر هم که بگذرد باز هم سیاهند.
این کتاب اختصاصی سایت یک رمان است.
دانلود داستان کوتاه جنایت های نیویورکی
دانلود داستان کوتاه آیینه جادویی
قسمتی از متن :
میدانی گاهی فکر میکنم در شهر جای دیوانگان و مردم ظاهرا عاقل عوض شده.
اگر درست یادم باشد سال های ۱۳۱۵ یا ۱۳۱۶ بود، آن موقع ها زندگی ارباب_رعیتی به جرم ناچیزی پدرم را مرحوم کرد و من از همان ۹-۱۰سالگی مرد خانه ای شدم که در آن جز خودم یک مادر علیل به همراه دختران و پسران قد و نیم قد زندگی که نه بهتر بگویم زنده بودند.
صبح ها برای همسایه ها از آب انبار آب میبردم و آن ها هم چند شاهی کف دستم میگذاشتند و بعد از ظهرها کنار میز کوچک چوبی ام که قرار بود زمانی با آن به مدرسه بروم کفش های مردم را مثل زندگی نفرت بارشان سیاه میکردم تا بلکم بتوانم نون خشکی بچپانم در آن معده هایی که تنها سمفونی زنده ای که حتی تا به این زمان هم موفق به شنیدنش شده ام از آنها بود. نمیدانم چرا؟ اما از همان بچگی اینقدر در دست زمان مرد شده بودم که هیچ دلم نمیخواست حتی ذره ای از طعم هیجان فوتبال با شکستن شیشه ی مردم را بچشم.
من مرد نفت به دوش و نان آور چهار دیواری بودم که بیخ تا بیخ آن را گرسنه پر کرده بود. کمی که بزرگتر شدم میگویند: شور جوانی در کله ام ریشه کرد، اما فکر نمیکنم این طوری بوده باشد.
پیشنهاد می شود
داستان کوتاه متمردان | Mahsa.s.x
داستان کوتاه ویولن آتشین|غزل نارویی
داستان کوتاه جنایت های نیویورکی (دوزنبرگ سیاه) | نگار ۱۳۷۳