کتاب راز اتاق تاریک

نیرویی از ناکجا ضربه‌ای زد. مجلس تکان خورد. بعد ضربه‌ی دوم که واضح‌تر از اولی بود. ضربه بی‌هیچ شکی از سمت میز می‌آمد. ویل گ

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما