نود هشتیا

متن مرتبط با «باخته» در سایت نود هشتیا نوشته شده است

رمان از پیش باخته ⭐️

  • معرفی رمان: رمان از پیش باخته _ افسون فرد سخت‌کوشی است که همیشه با فداکاری برای بهتر زندگی کردن تلاش کرده است. در میانه مشکلات به این نتیجه می‌رسد که فداکاری‌هایش برای بهتر زندگی کردن برای هیچ‌کس ارزش نداشته و تنها به مشکلاتش اضافه کرده است. ملاقاتش با فردی خاص به او این فرصت را […], ...ادامه مطلب

  • دانلود رمان از پیش باخته

  • دانلود رمان از پیش باخته به صورت رایگان نام رمان: از پیش باخته نویسنده: Z.A.D ژانر: عاشقانه-اجتماعی تعداد صفحه: ۴۴۹ دانلود رمان عاشقانه-اجتماعی به قلم Z.A.D پی دی اف، دانلود لینک مستقیم رایگان خلاصه افسون فرد سخت کوشی است که همیشه با فداکاری برای بهتر زندگی کردن تلاش کرده است. درمیانه مشکلات به این نتیجه می‌رسد که فداکاری‌هایشبرای بهتر زندگی کردن برای هیچ کس ارزش نداشته وتنها به مشکلاتش اضافه کرده است. ملاقاتش با فردیخاص به او این فرصت را می‌دهد تا از قالب افسونهمیشگی خارج شود و بازی را آغاز کند که برد و باختآن از ابتدا مشخص است.   این خیابان را دوست داشت. مغازه طلا فروشی از سر تا ته این خیابان چیده شده بود. جواهرات پشت ویترین برق می‌زدند و او را به یاد لحظات خوب زندگیش می‌انداختند. به یاد روزهای پر زرق و برقی که با سرعت باد گذشته بودند. پشت ویترین مغازه ای ایستاد و به ردیف دستبندها نگاه کرد. او همیشه هدیه گرفتن را دوست داشت، به خصوص هدیه هایی که برای تبریک به او داده می‌شد. چشم از ردیف دستبندها گرفت و وارد مغازه کوچکی شد که به نسبت بقیه خلوت تر بود. از کنار زوجی گذشت که مشغول بحث بر سر حلقه ها بودند و ناخوداگاه لبخند  کوچکی بر لبانش ظاهر شد. رو به روی مرد جوانی ایستاد که ظاهراً فروشنده بود. همانقدر که هدیه گرفتن را دوست داشت، از فروش هدیه متنفر بود. مرد منتظر به او نگاه کرد و پرسید: – چیزی مد نظرتون هست بیارم ببینید؟ افسون دستش را در کیفش فرو برد. یک گردنبند و یک جفت گوشواره روی میز گذاشت و گفت: – میخوام بفروشم. فروشنده مشغول بررسی جواهراتی شد که مادر و خواهرانش به او هدیه داده بودند. لبش را گزید و به دستبند هدیه پدرش نگاه کرد که ته کیفش جا خوش کر, ...ادامه مطلب

  • دانلود دلنوشته فاخته دلباخته

  • ۲.۳ / ۵ ( ۷ امتیاز ) دانلود دلنوشته عاشقانه فاخته دلباخته ⭐️ دانلود دلنوشته فاخته دلباخته ⭐️مقدمه دلنوشته فاخته دلباخته: طبع شعری دختری تنهابا قیام چشمانتمی‌شود پیدا، می‌شود آغاز. ⭐️ قسمت‌هایی از این دلنوشته: و کجاست نظامی که نظام نظم چید؟او که شیرین ترش‌رو کرد و خسرو _شاه شاهان را_ به جعد گیسوی شیرین، به سوی غربتی تاریک فرستاد و تیشه به دست فرهاد سپرد!و کجاست که ببینداین ‌جا فاخته‌ای می‌پرد؛بی ‌پر، بی ‌سر، بی ‌بال و بی ‌چشم!و بداند که عشق را نه نیاز است به ناز، نه کمال است به ملک، نه فراق است به کوه!کجاست تا ببیند فاخته‌ای کرچ و خموش گشته سیمرغِ همان قصه‌ی دور.کجاست تا که بستاید این فاخته را؛فاخته دلباخته را؟!*فاخته‌ات پرواز کرد و راهش شد کج به سوی تو…پر می‌گشایم، ققنوس می‌شوم جاودانه، پرستو می‌شوم کوچ‌رو و قوی سپید تنها برای تو!*و هوای نظر تو..می‌کِشد هر دَم مرا، می‌کُشد هر دَم مرا.*کاش کسی باشد تا در گوشت زمزمه کند:« عشق را نیاز است به شهامت.»*این روزها تصمیم به دزدی گرفته‌ام!دفترت را که بِربایم، حقایق فاش می‌شود و قلمت مقر میاید…*هر شب می‌نگرم تو را…تو را که نه!نگاهت روی نگاهم را.و من اگر دلم نگاهی بخواهد به نگاهت؛ نگاهت جایی غیر می‌افتد.تو خودت قاضی!نگاه به ماه بهتر است، یا تمثال ماه؟!*** ⭐️ مطالب پیشنهادی برای دلنوشته فاخته دلباخته ؛  رمان پیدایش پنهان | hannaneh رمان دختر توازن | Elaheh_A‌ (الهه آذری مقدم) کاربر انجمن رمان ٩٨ رمان جدال شاه مهره | ^__^ Paradox ^__^ کاربر انجمن رمان ۹۸ رمان دختر شرور | محدثه فارسی ⭐️ نظر شما در مورد دانلود دلنوشته فاخته دلباخته چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید. ⭐️برای عضویت در انجمن رمان ۹۸ کلیک کنید.⭐️ در صورت نیاز رمز ف, ...ادامه مطلب

  • ♦عکس شخصیت رمان شیطونک دلباخته♦

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها