روسیه متحدانی در میان ناسیونالیستها، الیگارشها، و افراطیهای رادیکال در جایجای دنیا پیدا کرد، و توانست برای تضعیف نهادها، دولتها و ارزشهای غربی، در خود غرب، هوادارانی بسازد. ظهور پوپولیسم، همهپرسیِ خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا، و پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا جزو اهداف روسیه بودند. اما نایلشدن به این اهداف در غرب نشان داد که جوامع غربی چقدر آسیبپذیرند.
کتاب در مسیر ناآزادی، که اثری قدرتمند و بیمانند در بررسی تاریخ معاصر است، بر پایۀ تحقیقات گسترده و گزارش شخصیِ اسنایدر بنا شده، که پا را از تیترهای خبری فراتر میگذارد و ذات حقیقی تهدید به دموکراسی و قانون را فاش میکند. برای درک این چالش، باید فضیلتهای سیاسیِ بنیادین را که عرف ارائه میدهد ببینیم و حتی آنها را بازسازی کنیم تا بتوانیم آینده را بسازیم. اسنایدر ما را در مقابل انتخابهایی قرار میدهد ـ برابری یا الیگارشی، فردگرایی یا توتالیتاریسم، حقیقت یا دروغ ـ تا درک ما را از زندگی به چالش بکشد تا اینکه در این دنیای پُر از شک و تردید راهی رو به جلو، رو به آینده پیدا کنیم.
در ترجمۀ این کتاب تا جایی که ممکن بوده سعی شده است اصطلاحات و عبارات تاریخی، سیاسی، فرهنگی و جامعهشناختی به همان منوالی که بین کارشناسان اهل فن عرف بوده استفاده شود و صرفاً جاهایی که نیاز بوده واژهگزینی فارسی مصطلح صورت گرفته است. در عنوان کتاب «The Road to Unfreedom» نویسندۀ کتاب تعمداً به جای واژههایی مانند «دیکتاتوری، خودکامگی، استبداد» از واژۀ «unfreedom» استفاده کرده. این کلمه ترکیب واژۀ «freedom» به معنای «آزادی» با پیشوند متضادساز «un-» به معنای «بدون، فاقد، نا، بی» است. به اعتقاد بنده، نویسندۀ کتاب با نگهداشتن واژۀ «freedom» در عنوان، خواسته معنای آزادی را ـ گرچه با پیشوند متضادساز ـ حفظ کند. اینجانب نیز با توجه به این نکتۀ ظریف، این کلمه را نه دیکتاتوری یا استبداد بلکه «ناآزادی» ترجمه کردم تا هر دو کلمۀ «نا» و «آزادی» باهم بهکار بروند تا ناخودآگاه و ناگهان پیشوند «نا» به معنای کلمۀ آزادی تشر بزند. امید است خواندن این کتاب ما را به مسیری که رو به آزادیِ بدون پیشوندِ متضادساز است هدایت کند تا بتوانیم جامعۀ خودمان را بهدرستی اصلاح کنیم.
جا دارد از همسرم، ژاله، که در مدت ترجمۀ کتاب، من را همراهی و خستگیهایم را تحمل کرد، تشکر ویژه داشته باشم.
هادی شاهی