اشعار همایون

خلوت تنهایی ز بس تنها شدم جانم گرفته بوی تنهایی دگر چشمم نمی بیند ، به غیر از روی تنهایی ز جمعیت گریزانم که خلوت مونس جان است نشاط جان به من بخشد

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما