درمان غنیسازی ارتباط (RE) توسط برنارد گارنی، جی آر، در سال ۱۹۶۲، بوجود آمد. در آن زمان، او و همسرش لوئیس به صورت مشترک در حوزهی بازی درمانی کودکان فعالیت میکردند، که متأثر از کتاب بازی درمانی (۱۹۴۷) ویرجینیا اکسلاین بود، و خود بر پایه نظریهی مراجع - محوری کارل راجرز قرار داشت. در طول دهه ۱۹۵۰ و اوایل دههی بعد گارنی و همسرش در جهت بسط چارچوب و اصول مدل بازی درمانی کودکان منتسب به اکسلاین در جهتی نوین کار کردند، و آن را درمان رابطه خانوادگی نامیدند.
اصل هدایتکننده گارنیها در ایجاد درمان رابطه خانوادگی این عقیده بود که بهتر است در طولانی مدت به جای یک متخصص سلامت روان، یکی از اعضای خانواده بهعنوان واسطه، فرایند درمانی را اجرا کند (گارنی، ۱۹۶۶؛ گارنی، گارنی و اندرونیکو، ۱۹۶۶). آنها در نهایت استدلال کردند که روابط کودکان با درمانگران موقتی است، در حالی که روابط آنان با والدین خود دائمی است. این مسئله با این ایده همراه شد که شاید بهتر باشد درمانگر به والدین آموزش دهد چگونه با فرزندان خود جلسات بازی درمانی را ترتیب دهد، تا اینکه خود درمانگر اینکار را انجام دهد. گارنیها سپس به طراحی یک روش آموزشی پرداختند تا بواسطهی آن اصول اساسی و تکنیکهای شیوهی بازی درمانی کودکان را به والدین آموزش دهند و به اینصورت والدین به نمایندگان اصلی فرایندی تبدیل شوند که طی آن، درمان کودکان و در حوزهی وسیع تر، درمان خانواده صورت میگیرد.درمان غنیسازی ارتباط محصول ارتباط درمانی بود و در امتداد آن پدید آمد. همانطور که گارنیها به آموزش مدل ارتباط درمانی به والدین مشغول بودند، برنارد گارنی از خود میپرسید چگونه امکان دارد اصول بنیادی مدل راگریان را، که اساس شیوهی ارتباط درمانی بود، گرفت و با هدف ارتقاء رابطهی زوجی/زناشویی به رابطه میان والدین اعمال کرد.