این بارلیدز و سیماهاش توسط یه شرکت استخدام میشن تا جسدی که از یه سردخونه محلی دزدیده شده رو پیدا کنن و این جسد متعلق به مردیه که روی یه سری تحقیقات بیوتکنولوژی کار میکرده. این تحقیقات خطراتی رو ممکنه به دنبال داشته باشه. این مرد در زمینه استفاده از بدن انسان به عنوان یه حافظه ذخیره اطلاعاتی کار میکرده. نکته مهم اینجاست که این مرد، اطلاعات تحقیقاتی رو توی سلولهای بدن خودش ذخیره کرده و حالا مرده... جسدش هم معلوم نیست کجاست...