فرقی نمیکند که شما چه کسی هستید یا چه کار میکنید؛ هر فرد و سازمانی با مسائل، مشکلات، بدشانسیهای غیرمنتظره و بحرانهایی روبرو میشود که میتواند تعادل او را بر هم بزند و او باید فوراً آنها را چاره کند.
محققان تخمین زدهاند که هر مؤسسهای در هر دو تا سه ماه با یک بحران روبرو میشود که اگر بهسرعت و بهطور مؤثر برطرف نشود میتواند ادامه حیات آن مؤسسه را تهدید کند. تمام افراد در هر دو یا سه ماه از لحاظ شخصیتی، مالی، خانوادگی یا سلامتی دچار بحران میشوند. اما در سختیها و مشکلات، افراد مقاوم سختتر تلاش میکنند. تنها در روبرو شدن با یک بحران است که شما به خودتان و دیگران جوهر وجودتان را نشان میدهید. همانطور که زمانی اپیکتتوس فیلسوف یونانی گفته است: «شرایط انسان را نمیسازند؛ بلکه تنها خود واقعیاش را به خودش (و همینطور به دیگران) نشان میدهند.»
بحران شما ممکن است به شکل کاهش میزان فروش، کاهش درآمد، و کاهش گردش نقدینگی ظاهر شود. ممکن است یک مشتری عمده یا فروش عمده را از دست بدهید. ممکن است با هزینههای غیرمنتظره روبرو شوید یا بدشانسی بیاورید طوری که تمام سرمایهای را که در قسمتی از کسب و کارتان به کار انداختهاید از دست بدهید. ممکن است افرادی در درون یا بیرون شرکت شما نالایق یا متقلب از آب در بیایند. ممکن است دوستان و همکارانتان به شما دروغ بگویند یا سرتان کلاه بگذارند یا به شما خیانت کنند. این مسائل میتواند برای هر کسی اتفاق بیافتد.
یک موقعیت بحرانی ممکن است در اثر شرایط زیر بهوجود بیاید: یک مشتری عمده قبل از پرداخت طلب شما ورشکست شود و شما را از لحاظ مالی مستأصل کند. بانک شما ممکن است میزان اعتبارتان را پایین بیاورد. ممکن است یک منبع عمده درآمد شما که از فروش یا وام تأمین میشود متوقف شود. ممکن است بهطور غیرمنتظره و ناعادلانه از محل کارتان اخراج شده و خانهبهدوش شوید. ممکن است از لحاظ خانوادگی، مالی یا سلامتی دچار مشکل شوید. در هریک از این موارد میبینید که به مانع برخورد کردهاید، دچار بحران شدهاید و امکان موفقیت مالی یا عاطفی یا بقای شما نامشخص است.