پسرک وارد پرنده فروشی شد و با نگاه عمیقی به تمام پرنده هاچشمش به یک طوطی در قفس افتاد،
دید که پایش انگار لنگ است ،به فروشنده گفت قیمت این طوطی چقدر است ؟
فروشنده جواب داد فروشی نیست ، یک پایش معیوب است.
پسرک اصرار کرد...
فروشنده گفت اگر خوب بود دویست هزار تومان ولی چون ناقص است و ارزش ندارد ده هزار تومان بده..
پسرک آرام پولهای مچاله را روی میز فروشنده گذاشت و طوطی را برداشت و رفت.
فروشنده یک مرتبه متوجه می شودنه طوطی هست و نه پسر بچه و پولها رو دید.
دوید و در پیاد رو نگاه کرد دید که پسرک قفس طوطی را گرفته و لنگ لنگان با پای معیوبش به راه خود ادامه میدهد.