نویسنده : نگاه بدون دیدگاه بازدید : 1,576 تاریخ : ۲۷ آبان ۱۳۹۷
بررسی از مرجع دانلود طبق کپی رایت رمان شب های بررسی از مرجع مهتاب طبق کپی رایت ویژه
قصهی دختری به نام مهتاب است که در شیراز زندگی میکند و با قبولی در دانشگاه تهران،
رابـــطهاش با نامزدش محسن به هم میخورد و از یکدیگر جدا میشوند.
هشتسال بعد، مهتاب با مسعود، رئیس شرکتی که در آنجا مشغول به کار شده قرار است ازدواج میکند؛
اما ورود محسن به آن شرکت، زندگی هرسه آنها را دستخوش تغییراتی میکند.
صداهای مختلف توی سرم میپیچید.
– تهران بیا… تهران بیا حرکته… مسافرای مشهد پنجدقیقه دیگه حرکته ها… رشت بیا… رشت…
داشتم از پشت شیشه به آدمهای دوروبرم نگاه میکردم. خدا میدونه هرکس چه دردی تو
زندگیش داره؛ خوشحاله یا ناراحت.
خاطرات گذشته؛ مثل یه فیلم سینمایی جلوی چشمم اومد. خواستم از ذهنم دورش کنم؛
اما پشیمون شدم دلم خواست یه بار دیگه دورهاش کنم.
***
محسن ناباورانه پرسید:
– هیچ معلومه تو چی داری میگی؟ تهران؟! مگه قرار نبود تو فقط شیراز رو بزنی؟
قرارمون شهر دیگهای نبود مهتاب.
– میدونم؛ ولی بهترین دانشگاه برای رشتهی من تو تهرانه، منم با یه رتبهی خوب تو یه
دانشگاه خوب قبول شدم. تو که توقع نداری این موقعیتم رو از دست بدم؟
– یعنی چی مهتاب؟ اصلاً حواست هست چی داری میگی؟ تهران؟! مگه میشه؟ مگه ما
سه ماه دیگه قرار نیست عروسی کنیم، چطور میتونی همچین کاری بکنی؟
صداش کمکم داشت بالا میرفت. تو این شرایط اول باید آرومش میکردم.
– محسن یه لحظه آروم باش، به حرف من گوش کن، بذار برات توضیح بدم.
محسن که از خشم چشماش سرخ شده بود، از عصبانیت بلند شد ایستاد. ناخواسته
منم ایستادم. فقط بهم نگاه میکرد. قفسه ســینهاش بالا و پایین میرفت. چند دقیقه
به هم نگاه کردیم؛ اما محسن دیگه طاقت نیاورد و با صدای نهچندان بلند شروع کرد
به سؤالکردن:
– چرا مهتاب؟ چرا؟ فکر من رو نکردی؟ مگه ما با هم حرف نزده بودیم؟ میخوای من
رو اذیت کنی؟ میخوای زیر قول و قرارهات بزنی؟
– خب منم دقیقاً به همین دلیل بهت نگفتم. من با کلی بدبختی بابام رو راضی کرده
بودم، ترسیدم اگه بفهمه تو هم مخالفی اونم زیر بار نره. محسن برای من خیلی مهمه،
این رو میفهمی؟ آیندهی منه.
دانلود رمان شب های مهتاب ویژه
(3.9)میانگین امتیاز از(16)رأی(77.5%)