×"انسان باشیم"×

"از بچگى هيچوقت نميتونست اون شيرينى شكلاتى رو واسه تولدش بگيره هر وقت ميرفت فروشگاه قيمتش رو ميديد و مادرش در گوشش ميگفت خلاصه يه روز ميرسه كه بگ

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما