(داستان ستارگان آسمان)

یکی بود یکی نبود.دخترکوچکی بود که دلش میخواست به ستارگان, آسمان, برسد. او درخشش ستارگان رادر شب های صاف از شیشه ی پنجره اش می دیدو فکر میکرد که چه خ

نود هشتیا
نود هشتیا
خانهآرشیو مطالبخوراکتماس با ما