محمد قراچهداغی در کتاب و «درهی پنهان و» داستان مردی را روایت میکند، که بخشی از عمر خود را در کشور آمریکا گذرانده و به دلیل اتفاقی که در زندگیاش رخ میدهد، به ایران برگشته و در کنار خانواده تجربیات تازهای بهدست میآورد.
نویسندهای پنهان
قراچهداغی در این کتاب سعی میکند انسان را به خودشناسی و کاوش در درون خود هدایت کند؛ و قهرمان داستان، با رفت و آمد زمانی بین گذشته و حال، در مسیر پاسخ به مسألهی شناخت خود گام برمی دارد. وی در این کتاب از تکنیکهای متفاوت نویسندگی، به ویژه جریان سیال ذهن استفاده کرده است. استفاده از دو شیوهی نثر، یعنی نثر گزارشی و نثر شاعرانه، به فضاسازی داستان کمک کرده. همچنین نویسنده در کتاب درهی پنهان از طریق این دو نثر توانسته، موقعیت مکانی و زمانی را در داستان، نهادینه کند، تغییر دهد و بنابر ضرورت، حتی از حدیث نفس به دیالوگ و یا روایت از دید دانای کل نیز، داستان را پیش ببرد.