سلام با خودم شروع میکنم یه روز خونهههه خالی بوددددد خببببببب پیش خودم گفتم بزا از این خونه خالی یه استفاده کنم ها به کجا فکر میکنی هااا رفتید حموم مغزتون رو با لیف بشورید خونه خالی بود منم سریع رفتم پارکینگ از تو انباری کیف سامسونت مو برداشتم همون کیسه برنجو میگم توش قلیون بود من به کیسه برنج میگم کیف سامسونت اقا ی ذغال اتیش زدیمو قشنگ سرخش کردم گذاشتم سر قلیون دیدم تنباکو نبود سریع رفتم خریدم برگشتم دیدم اتاقم اتیش گرفته نخند ذعال افتاده بود روی فرش...