دانلود رمان در خیابان دوبلین
شهرستان ویرجینیا( ) Virginia
حوصله ام سر رفته بود.
كایلی رمزی( ) Kyle Ramsey مدام به صندلیم ضربه میزد
تا توجهمو جلب كنه اما همین دیروز بود كه به صندلی بهترین دوستم دِرو( )Druلگد میزد،
نمیخواستم درو رو نگران كنم؛ اون علاقه ی شدیدی به كایلی داشت .
به جاش بهش نگاه كردم كه نشسته بود
كنارم و میلیون ها قلب كوچیك گوشه ی دفترچهش می كشید ٬
در حالی كه آقای اِوِنز ( ) Evansیه معادله ی ترسناك و سخت دیگه روی تخته مینوشت.
من واقعا باید توجه بیشتری می كردم چون توی ریاضی افتضاح بودم.
اگه این ترم بعنوان تازه وارد می افتادم مامان و بابا خوشحال نمیشدن.
آقای اِوِنز گفت:
–“آقای رمزی، میشه بیای پای تخته
و جواب سوالو بدی یا ترجیح میدی پشت
جوسلین( ) Jocelynبشینی تا بیشتر به صندلیش ضربه بزنی؟”
كلاس منفجر شد از خنده و دِرو متهمانه نگام كرد.
من با دهن كجی به نقطه ای كه آقای اِوِنز بود خیره شدم.
كایلی با پررویی و غرور گفت:
–” من همینجا می مونم اگه اشكال نداره.
چشامو چرخوندم و سعی كردم برنگردم ،اگرچه گرمای نگاه خیره ی اونو
(كایلی)رو پشت گردنم حس می كردم.
–“در واقع این سوال لفظی بود كایلی، بلند شو و بیا اینجا” تق تق در باعث شد
بین ناله ی كایلی وقفه ای از رضایت بیوفته.
از جایی كه من نشسته بودم فقط مدیر مدرسه خانوم شاو ( ) Shawدیده میشد.
چی مدیرو به كلاسمون كشونده بود؟
این فقط نشونه ی دردسر بود.
دِرو مِن مِن كنان گفت:
–” واااو!!”
با اخم نگاش كردم، سرشو سمت در تكون داد و لب زد: « پلیس ها« شوكه شده سرك كشیدم سمت در، خانوم شاو سریع یه چیزی دم گوش اقای اِوِنز گفت و مطمئنا كافی بود چون دو تا مامور بیرون منتظر بودند.