نود هشتیا

متن مرتبط با «ابری» در سایت نود هشتیا نوشته شده است

روزهای ابری (قسمت سیزدهم)

  • روزهای ابریشطیطه گلشاهیقسمت سیزدهممادرم خدابیامرز ،پانزده سالی هست که دیگر درمیان ما نیست .خیلی اوقات به حرفهایش فکرمی کنم یادم می آید ، هروقت کسی حرفی می زد و بواسطه حرفش مشکلی بوجودمی آمد ، می گفت :زبان گوشت بی استخوان هست . آدمی ، وقتی حرفی می زند، حواسش باید خیلی جمع باشد .گاهی تاوان حرف آدم راتا هفت نسل بعدازخودش پس می دهند .مادرم می گفت :بعداز فوت آقای مهدوی ،عمه نرگس دریک شهر غریب ،مسئولیت , ...ادامه مطلب

  • روزهای ابری (قسمت دوازدهم)

  • روزهای ابریشطیطه گلشاهیقسمت دوازدهمعمه نرگس همیشه می گفت :هرچه خدابخواهد ،همان می شود.این بارهم حتما ،خدامی خواست صبر و طاقت عمه رابیازماید.آقای مهدوی باوجودتمام درمان های مرسوم آن زمان ،بالاخره به ندای حق لبیک گفت و دریک روز ابری غمگین درحالی که همه ی فرزندانش وعمه نرگس باچشمانی گریان ، دوربسترش حلقه زده بودند ، ازاین دنیای فانی به دیارباقی شتافت .آقای مهدوی رادرکنار همسر اولش در آرامگاهی در نوشهر به خاک سپردند .بعدازانجام مراسم وبرنامه های تدفین عمه ماند، باکوهی از مسئولیت ، که فقط بخاطر مهربانی اش به گردن گرفته بود.همه منتظر بودند که ببینند عمه نرگس چه می کند؟ مادرم می گفت :خانواده چیزی نمی گفتند ولی شاید برادران وخواهران عمه ،فکر می کردند ، عمه با فروش مغازه نانوایی وگرفتن مهریه اش به لاهیجان برمی گردد وخانه ای برای خودش تهیه می کند. عمه که درآن زمان درحدودپنجاه سال سن داشت ، اگر به لاهیجانبرمی گشت بعید نبودحتی بتواند مجددا ازدواج کند. اما هیچکس بخودش اجازه نمی داد،دراین خصوص چیزی جلوی عمه بگوید .فامیل و آشنایان هم بعداز گذشت چهلم آقای مهدوی ،می پرسیدند :ازنرگس خانوم چه خبر؟اگر بیاید لاهیجان به خانه پدری اشمی رود؟یا برای خودش خانه ای تهیه می کند؟خدابیامرز شوهرش چیزی به نامش زده یانه و..... .عمو جعفر،همیشه از تهران برای دیدن وسرکشی به عمه به نوشهر می رفت .دریکی از تعطیلات آخر هفته که که جهت سرکشی به نوشهر امده و صبح جمعه قصد کرده بود که به تهران برگردد ، بعدازصرف صبحانه ، و بعدازرسیدگی بهظاهر ش درگوشه ای نشست و فرصت رابرای صحبت باخواهر بزرگترش غنیمت شمرد .عمو جعفر همیشه عادت داشت وقتی که فکرش مشغول بود ،سرش را پایین می انداخت و بادستش آرام ،آرام ذرات کوچک روی فرش راجمع می , ...ادامه مطلب

  • روزهای ابری (قسمت دهم)

  • روزهای ابریقسمت دهمشطیطه گلشاهیسال 1353درحالی آغاز شد که جای خالی آقاجان درخانواده به شدت احساس می شد.هیچکس دنبال سبزه ، سفره هفت سین ، ماهی قرمز و اسپند و عودو....وخلاصه بساط عید نبود.هنوز فرزندان ،عروسان ودامادهای آقاجان لباس های سیاه برتن داشتند ., ...ادامه مطلب

  • روزهای ابری (قسمت هفتم)

  • روزهای ابریقسمت هفتمشطیطه گلشاهیمادرم عروس بزرگ خانواده گلشاهی بودوهمیشه ارتباط خوبی با خواهران همسرش داشت .عمه نرگس، بعدازدرگذشت مادرم به من وخواهرانم گفت :مادرت، وقتی پا به منزل ما گذاشت،جوری رفتار میکرد که انگار درخانه خودمان بزرگ شده بود. مامثل خواهر بودیم مادرت خیاط ماهری بود. هرازگاهی که به بازار می رفتیم ازمغازه آقاجان ، پارچه های رنگارنگی ، انتخاب می کردیم و خیالمان راحت بود که*خانم آغا*مادرتان ،ازاین پارچه ها لباس های خوشگل و خوش دوختی برای ما وخودش تهیه می کند . .مادرم هم خاطرات مشابه وخوبی ازروزهای زندگی درخانه پدربزرگ داشت ،او همیشه برایمان تعریف می کرد که آقا جان باوجوداینکه مرد سخت گیری بود،ولی روحیه مهربان ولطیفی داشت وبه فرزندانش دلبستگی و و علاقه خاصی داشت وهمانطور که به فرزندان خود عشق میورزید ،به من هم که وارد خانواده شان شده بودم علاقه ومحبت خاصی داشت.مادرم هروقت که بچه های عمه شیرین وعمو جعفر رامی دید باآهی میگفت :آقاجان خدا بیامرزدت ،ایکاش زنده بودی و نوه هایت را می دیدی ، و وقتی ما علت رابا کنجکاوی می پرسیدیم، می گفت :آقا جان همیشه آرزو داشت ، نوه هایش بالهجه تهرانی صحبت کنند. خدابیامرزدش کجاست که ببیند هم دامادش محمدآقا و هم یکی ازعروسانش شکوه خانم تهرانی هستند ونوه هایش بالهجه تهرانی حرف می زنند .تازه خدابیامرز نمی دانست شیرین خانوم ومحمد آقا به امریکامی روند و نوه هایش مثل بلبل به زبان امریکایی هم ، حرف می زنند .مادرم می گفت :آقاجان برخلاف اغلب اربابان آن زمان مهربان وبا انصاف بود،برای رعایای خود احترام خاصی قایل بودفقط درمورد ازدواج دخترانش خیلی باتعصب برخورد می کرد وهمین امر باعث شده بودکه کمتر کسی رالایق همسری دختران خودبداند وهمین دیدگاهش عاملی شد که دختران بزرگش نرگس خانوم وفاطمه خانوم درسن مناسب ازدواج نکنند.عمه نرگس بعداز گذشت چندماهی ازازدواجش ، همراه آقای مهدوی وفرزندانش برای دیداربه لاهیجان آمدند .همه دلشان می خواست پای صحبت های عمه نرگس بنشینند وازحال وروزش مطلع شوند .درچندروزی که آن ها درلاهیجان مهمان بودند پسران عمه نرگس باعمو محمدرضا وعمو تقی و دخترانش با عمه شیرین که هم سن وسالشان بودند آشنا و صمیمی شدند،فقط این وسط مهوش تپل وکوچولو بودکه لحظه ای عمه رارها نمیکرد.آقای مهدوی هم روزها باعمو جعفر به گشت وگذارو دیدن دوستان قدیمی , ...ادامه مطلب

  • مجموعه دوبیتی سرمست از علی انصاری جابری

  • علی انصاری جابری دل من،در هوایش می کندحال شده کبک دری ی بی پر و بال گرا داده ، به شاهین نگاهی... سرانجام بدی ، دارد به دنبال اگر گیرم ، پر "پرواز " باتو! بهارم میشود آغاز ، باتو! مجال سوسن و سرو روان نیست... چه حالی میدهد ، شیراز با تو!​ " " @Aliansari, ...ادامه مطلب

  • کتاب زندگینامه گابریل گارسیا مارکز

  • گابریل گارسیا مارکز، مشهورترین نویسنده «جهان سوم» در روزگار ما، در سال ۱۹۲۷ در کشور کلمبیا متولد شده است. او شاخص سبک «رئالیسم جادویی» و نویسنده‌ای بسیار پرکار است. در زمانی, ...ادامه مطلب

  • گابریل مارکز

  • ادبیات جهان . بررسی از مرجع گابریل طبق کپی رایت گارسیا بررسی از مرجع مارکز طبق کپی رایت .. بررسی از مرجع گابریل طبق کپی رایت گارسیا بررسی از مرجع مارکز طبق کپی رایت جزء آن دسته از نویسندگانی است که اصولا به یک برند تبدیل شده است. همین که نام نویسنده ی اثری گارسیا مارکز باشد، کافی است تا مخاطب حرفه ای کتاب ق, ...ادامه مطلب

  • دختركی كه ابری به بزرگی برج ايفل را بلعيده بود

  • دخترکی که درست از لحظه به دنیاآمدنش در بیمارستان بستری شده، همچنان امیدوار است روزی پا به دنیای بیرون بگذارد و بتواند از آسمان ستاره بچیند... توریستی فرانسوی حین سفر آپاندیس, ...ادامه مطلب

  • فریده صابری درگذشت

  • خبرگزاری ایسنا: فریده صابری، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون روز گذشته (19 بهمن ماه) به دلیل ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. فرامرز روشنایی، روابط عمومی انجمن بازیگران ضمن عرض تسلیت انجمن بازیگران، فوت فریده صابری را تایید کرد و گفت: خانم صابری به بیماری سرطان مبتلا بودند و شیمی درمانی می‌شدند حتی همسر ایشان چندین بار برای کارهای بیمه به انجمن بازیگران آمده بودند. فریده صابری متولد سال 1327 بود و دیپلم...​ فریده صابری درگذشت, ...ادامه مطلب

  • کاروانسراهای راه ابریشم در خراسان شمالی مرمت شدند

  • معاون میراث فرهنگی استان خراسان شمالی از مرمت کاروانسراهای راه ابریشم در استان خراسان شمالی خبر داد. به گزارش حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی معاونت میراث فرهنگی؛ با توجه به اینکه خراسان شمالی از بیشترین,کاروانسراهای ...ادامه مطلب

  • حِـس نٰـامه‍ ه‍ایـ نوزده سٰــالگی فـٰاطمه صابری نْـیـٰا

  • اشعار زیبای فاطمه صابری نیا «شـعر نو» *** بغضشُ قورت داد لبخند زد به چشماش اشاره کرد گفت "خوشحالیِ واقعی اینجاست..." اشکش آروم روی گونه اش غلطید.... ادامه داد"تو چیزی میبینی...؟" #فاطمه_صابری_نیا , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها