نویسنده : نگاه بدون دیدگاه بازدید : 524 تاریخ : ۲۳ مهر ۱۳۹۶
دانلود رمان رقص در آسمان عشق
امیلی واتسون دختری نوجوان و تنهاست که با نامادری و برادر ناتنیاش زندگی میکند.
او در یک آموزشگاه باله مشغول به کار است تا بتواند زندگی سختش را اداره کند، تا اینکه…
فن فیکشن:
عموما به داستان هایی گفته می شودکه بر اساس شخصیت های مشهور و محبوب ازپیش خلق شده نوشته می شوند.
این شخصیت ها می توانند از رمان های چاپ شده یا سریال ها و انیمه ها انتخاب شوند.
شخصیتی مثل هری پاتر یا شرلوک هلمز و یا کارکترهای سریال های تلویزیونی کره ای و یا انیمه های مشهور ژاپنی.
یا حتی داستان هایی برای آدم های واقعی معروف, همچون خوانندگان موسیقی پاپ و یا …
شیشهی مربا را برداشت و با عجله به سمت اوپن آشپزخانه کوچکشان رفت.
آنقدر هول زده بود که حواسش به پارچهی آبی رنگ روی زمین نبود و با دومین قدم به عقب سر خورد.
وحشت زده خودش را در جایش محکم کرد و به جلو خم شد و دستانش را بالا برد تا شیشهی مربا در امنیت بماند.
از اتفاق چند لحظه پیش قلبش پر تپش میزد.
هراسان اطرافش رانگاه کرد و وقتی چشمش کسی را ندید، نفس حبس شدهاش را بیرون فرستاد و با خود زمزمه کرد:
-به خیر گذشت!
هنوز چند لحظهای از احساس امنیتش نگذشته بود که با صدای گابریلا از جا پرید:
-داری چیکار میکنی؟ به آشپزخونهی من گند نزن!
با سرعت به عقب برگشت که گابریلا را که روبدوشامبر خاکستری رنگش را به تن داشت، با چشمانی باد کرده در اثر خواب و نگاهی طلبکار دید. با دستپاچگی شیشهی مربا را روی اوپن قرار داد. با صدای آرامی جواب داد:
-مراقب بودم.
گابریلا درحالی که گردنش را ماساژ میداد با بیمیلی گفت:
-برو بیرون و راحتم بذار.
نیم نگاهی به گابریلا کرد و بیحرف از کنارش گذشت. از آشپزخانه خارج شد و قدمهایش را تند کرد؛ همانطور که وارد اتاق نقلیاش میشد، تند تند انگشتانش را میان موهای مشکی رنگش میکشید تا مرتب شوند.